اما نکته کلیدی اینجاست که حدود نیمی از این نقدینگی فقط در دو سال اجرای طرح هدفمندی یارانه ها بر جامعه تحمیل شده است. به بیان گویاتر ، از اول تاریخ ایران تا قبل از اجرای طرح هدفمندی ، هر چقدر نقدینگی ایجاد شده ، در این دو سال ، تقریباً به همان میزان افزایش نقدینگی داشته ایم!
حال با اجرای فاز دوم هدفمندی ، قرار است چه سیل ویرانگری از نقدینگی در کشور جاری شود ، بماند!

4- عوام الناس ، ممکن است به وعده 5 برابر شدن یارانه ها دل خوش کنند و جدول ضرب را به کار گیرند که ما که هشت نفریم فلان قدر گیرمان می آید!
اما گذشته از خسارت های عظیمی که فاز دوم هدفمندی یارانه ها بر اقتصاد ملی تحمیل خواهد کرد ، دریافت کنندگان یارانه هم از افزایش قیمت ها ، شگفت زده خواهند شد.
به سخنان رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی در این باره توجه کنید: در فاز دوم هدفمندی ، قیمت بنزین بر مبنای 95 درصد فوب خلیج فارس است(قیمت هر لیتر بنزین در خلیج فارس نیز یک دلار است) در داخل نیز هر دلار باید برنرخ مبادله ای (فعلا حدود 2500 تومان) محاسبه شود و علاوه بر این 2500 تومان، 30 درصد هم عوارض و مالیات به آن تعلق گیرد. حال خودتان حساب کنید که با طرح دولت، قیمت بنزین بر مبنای 95 درصد قیمت فوب خلیج فارس چقدر می شود؟ (حدود 3 هزار تومان) . همچنین بر اساس این طرح، هر متر مکعب گاز نیز به قیمت 40 سنت به مردم فروخته خواهد شد که معادل 1000 تومان خواهد بود. (14 برابر متوسط قیمت کنونی!)

همچنین نائب رئیس مجلس نیز درباره پیامدهای فاز دوم به روش احمدی نژاد می گوید: در صورتی که آنچه رئیس جمهور می گوید اجرایی شود قیمت نان سنگک به 15 هزار تومان می رسد و چیزی به نام تولید و کشاورزی باقی نمی ماند.

نان ، گاز و بنزین ، تنها سه مثال هستند و بقیه کالاها و خدمات نیز نظیر این ها ، جهش رعب انگیزی خواهند داشت که 10 برابر شدن یارانه ها نیز کمکی به حال مردم نخواهد کرد.

حال باید دولتی ها و شخص احمدی نژاد به مردم توضیح دهند که چرا به جای آن که مرهم درد مردم باشند ، می خواهند نمک بر زخم اقتصاد خانواده ها بپاشند؟! این است جواب مردم؟!

5- کمتر از 6 ماه دیگر در این کشور انتخابات برگزار می شود و بعد از آن ، دولت جدید بر سر کار می آید. عقلانی نیست که دولت ، کاری کند که آثار آن ، ناگزیر بر دولت بعدی تحمیل شود ، دولتی که شاید با شعار و برنامه دیگری به غیر از اجرای فاز دوم هدفمندی به صحنه بیاید.

عقل و انصاف حکم می کند که دولت دهم ، اگر حسن نیت دارد ، این چند ماه را نیز صبر کند؛ اگر از مجموعه احمدی نژاد کسی با شعار اجرای فاز دوم ، بر مسند ریاست جمهوری نشست ، این طرح را اجرا نماید و اگر فرد دیگری رئیس جمهور شد ، بگذارند بر اساس برنامه های دولتش جرکت نماید و الا مجبور خواهد بود 4 سال و شاید هم 8 سال بعدی را صرف رفع و رجوع کردن اقدامات عجولانه دولت کنونی نماید.

افزایش مقطعی پرداختی ها به کارمندان دولت ، دادن سهام عدالت و توزیع سیب زمینی ، اقداماتی بودند که در دور قبل انتخابات ریاست جمهوری در میان بخشی از مردم کارگر واقع شدند و این تجربه ، شائبه انتخاباتی بودن 5 برابر شدن یارانه نقدی در آستانه انتخابات را به شدت تقویت می کند ، مخصوصاً در وضعیتی که دولت در دادن حقوق و مزایا و اضافه کاری کارمندانش مانده است.هر چند که مجلس شورای اسلامی تا کنون نتوانسته است آن گونه که باید و شاید حامی حقوق مردم باشد ولی باز هم چاره ای جز امید بستن به نمایندگان نیست تا مگر با منتفی کردن اجرای فاز دوم هدفمندی توسط احمدی نژاد ، نقطه مثبت و البته پررنگی را در کارنامه شان ثبت کنند و ملتی را از نگرانی برهانند.